
در سالهای پس از انقلاب نیز چون
سالهای پیش از انقلاب شمار کتابهای جدی در زمینه موسیقی بسیار اندک بوده
است. این کمبود را دیگر نمیتوان برخاسته از محدودیت و سانسور دانست. سبب
اصلی جای دیگری است.
جامعه موسیقی ایران از مشروطیت به این سو کم و
بیش از داشتن اهل سوادی که قادر به درک تاریخی رویدادها و تحلیل آنها باشد
محروم بوده است. نوازندگان غالبا جز آن چه می نوازند، نمیدانند. حتی هنوز
همه آنها با الفبای موسیقی آشنا نیستند.شماری از موسیقیدانان والا مقامتر هم که حرفی برای گفتن دارند در تبیین نظرات خود ناتوانند. در نتیجه فرهنگ ها و کتاب های تاریخیشان بیشتر به دفتر خاطرات شباهت دارد. شاید خاطرات هم عنوان درستی برای نوشتههای پراکنده آنها نباشد، کارشان بیشتر به یادداشت نویسی های روزانه میماند.
در این گونه خاطرات نیز هیچ حادثه مهم تاریخی باز نمیتابد. همهاش به تاریخ گذشته و خیلی گذشته نگاه می کنند. از آن جلوتر نمیآیند. موسیقی معاصر از محدوده نگاه آنها بیرون میماند. در نتیجه جامعه ایران از وضعیت موسیقی در زمان حال بیخبر میماند.
بهترین کتاب از این بابت هنوز سرگذشت "موسیقی ایران" تالیف روحالله خالقی است که دست کم تا پنجاه سال پیش را پوشش
با این مقدمات است که وقتی شنیدیم کتاب تازهای با عنوان "موسیقی ایران" انتشار یافته مشتاق و کنجکاو شدیم آنرا ببینیم، شاید این یکی کمبودهائی را که اشاره کردیم نداشته باشد. به ویژه که مولف آن امیر اشرف آریان پور است که دست کم شصت سالی با سازمانهای هنری کشور رابطه و همکاریهای نزدیک داشته است.
اما این کتاب نیز جامعیتهای لازم برای بررسی موسیقی ایران امروز را ندارد. کار در مقایسه با سرگذشت موسیقی جامعیت زمانی خاص بیشتری دارد ولی از جامعیت موضوعی بیبهره است.
شگفتی آور است که آریانپور هم عرصه پهناور موسیقی پاپ را ندیده است یا دیده است ولی مثل بسیاری از بنیادگرایان سنتی برای آن ارزش چندانی قائل نیست. از موسیقی عامیانه و بومی هم در این کتاب خبری نیست. در عوض پُر بها به موسیقی اپرائی و داستان شکل گیری آن در ایران داده است.
"موسیقی ایران" در عوض در آمارگیریها سنگ تمام گذاشته و آماری ارائه کرده که در دسترس همگان نیست. مثلا آماری درباره ساختمان تالار رودکی که در زمینی به مساحت ۱۵۷۰۰ متر مربع بنا گردیده. ۳۸۴۵ متر مربع آن در تقطیع افقی زیر بنا بوده و سطح کلی ساختمان...بالغ بر ۲۱۰۰ متر مربع است.
آریانپور به جای آنکه نظرات خود را درباره برنامه های اجرائی بنویسد غالب بروشورهای شب های برنامه را تجدید چاپ کرده است.
"موسیقی ایران" اگر چه نه تاریخ است و نه خاطرات آگاهیهای ریز و درشتی درباره وقایع معمولی در تالارهای موسیقی به دست میدهد. تقریبا همه اساسنامهها و آئین نامههای مدارس و انجمنهای موسیقی در کتاب آمده است که مفصلترین آن مربوط به انجمن فیلارمونیک تهران میشود که آریان پور خود از بنیانگزارن آن و سالهای سال سخنگوی آن بوده است.از همینروی در کتاب علاوه بر برنامه های انجمن به نقدهائی نیز پرداخته که درباره انجمن نوشته میشد.
میدهد. او البته بیش از اینها میتوانست بنویسد اگر مرگ زودرس او را از این کار باز نمیداشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر