مصطفی کمال پورتراب، آهنگساز، استاد دانشگاه و موسیقیدان ایرانی در ۹۲ سالگی در تهران در گذشت.
مصطفی کمال پورتراب، به سال ۱۳۰۳ در تهران زاده شد. پدرش با نواختن تار
آشنایی داشت و چون در پسر نیز شوق موسیقی میدید، در همان خردسالی برایش
نیلبکی خرید.
مصطفی یک سال بعد نیلبک را به فلوت تبدیل کرد و ۹
ساله بود که در مراسمی در همدان برای پیشاهنگان فلوت مینواخت. در سال ۱۳۱۹
پس از به پایان بردن دبستان، با خانواده به تهران کوچ کرد و در هنرستان
عالی موسیقی برای تحصیل در دوره دبیرستان نام نوشت. در آزمون نخستین، گوش
بسیار حساس مصطفی توجه امتحان کنندگان را جلب کرد و آنها، ساز دشوار و کم
شناخته شده فاگوت را به عنوان ساز اصلی او برگزیدند. او فاگوت را نزد
استادان چِک که در آن سالها در استخدام هنرستان بودند، فرا گرفت.
و
اما حوادث شهریور ماه ۱۳۲۰، در کار هنرستان نیز تاثیر گذاشت. استادان چک
رفتند و ساز فاگوت هم چون بسیاری چیزهای دیگر به ورطه فراموشی افتاد و
مصطفی به ناچار به ساز دیگر، ویولن روی آورد.
مصطفی در ارکستر
هنرستان که عطاءالله خادم میثاق سرپرستی آن را بر عهده داشت، به نواختن
ویولن و ویولن آلتو پرداخت، ولی با وجود شوق نواختن، بیشتر به دانستن و
اندیشیدن در تئوری موسیقی رغبت نشان میداد.
همین رغبت آینده او را
رقم زد و از او پژوهندهای دقیق در قلمرو موسیقی علمی به وجود آورد. مصطفی
پورتراب در سال ۱۳۲۲ مقدمات هارمونی را نزد علیمحمد خادم میثاق آموخت و در
سال ۱۳۲۴ دیپلم هنرستان عالی موسیقی را در رشته تئوری و هارمونی به دست
آورد.
بنیاد رشته آهنگسازی
پورتراب،
پس از فراغت از تحصیل مدتی را به عنوان معلم سرود و موسیقی در مدارس عمومی
و سپس به عنوان آموزگار سُلفژ و تئوری موسیقی در دورههای ابتدائی و
متوسطه هنرستانهای موسیقی به کار پرداخت.
در سال ۱۳۳۰ به پیشنهاد پورتراب رشته آهنگسازی نیز در هنرستان عالی
موسیقی به وجود آمد و خود او از زمره نخستین شاگردان رشته آهنگسازی به شمار
میآمد. پورتراب پس از ۹ سال توانست تحصیل خود را در این رشته به پایان
برساند. پایان نامه او، نخستین آفریده جدی او در قالب یک سمفونی بود.
چندی
بعد تدریس هارمونی و در پی آن آهنگسازی در هنرستان بر عهده خود او نهاده
شد. در سال ۱۳۴۵، با بهرهوری از یک بورس دولت فرانسه برای ادامه مطالعات
رهسپار پاریس شد و در زمینه کنترپوان و هارمونی به فراگیریهای بیشتر
پرداخت.
در همین سفر پورتراب، در رشته موسیقی شناسی در دانشگاه سوربن نیز نام نوشت و از آموزشهای استاد معروف نادیا بولانژه برخوردار شد.
اندیشه ها
پورتراب
با تئوری و اجرای موسیقی سنتی ایران نیز آشنایی بسیار داشت. او از سال
۱۳۳۳ تا ۱۳۴۴ به استمرار در زمینه موسیقی ملی کار و مطالعه کرد و همه
ردیفهای موسیقی سنتی را با ویولن نواخت.
از سال ۱۳۳۹، به مدت پنج
سال سرپرستی ارکستر شماره ۴ و یک سال پس از آن سرپرستی ارکستر زنان را در
وزارت فرهنگ و هنر برعهده داشت. او در سال ۱۳۵۰، به ریاست هنرستان موسیقی
ملی برگزیده شد و دوره عالی آهنگسازی را در این هنرستان نیز بنیاد کرد، ولی
از سال ۱۳۴۵ از این کار کناره گرفت تا فرصت بیشتری برای مطالعه و پژوهش
داشته باشد.
مصطفی پورتراب، به موسیقی ایران دلبستگی بسیار داشت و
هرگز از آن جدا نشد. همه آفریدههای او هویتی سرزمینی دارد، هرچند که از
تکنیک بینالمللی بهرهمند شده است.
او معتقد بود که گنجینه موسیقی
ملی، میتواند منبع الهامی ارزنده برای آهنگسازان باشد، ولی هرگونه دستکاری
در متن آن را زیانبخش میداند. میتوان در جوار موسیقی سنتی و بیهیچ
دستکاری در آن، به آفرینش آثار تازهای پرداخت که از تمها و موتیفهای آن
ملهم شده باشد.
پورتراب ارزشهای اصلی موسیقی ایرانی را در بداهه نوازی و مُدگردی
میدید و میگفت چون امروز به دلایل مختلف به این دو ویژگی توجه کافی
نمیشود، موسیقی سنتی ما از نظر کیفی و کمی محدود به نظر میآید.
آفریده
های برجسته مصطفی پورتراب عبارت است از: سونات برای پیانو، سونات برای
ویولن و پیانو، دو قطعه برای آواز جمعی روی رباعیات خیام، فانتزی برای
ارکستر زهی و باله هفت پیکر که بر اساس منظومه معروف نظامی پدید آمده است.
هفت پیکر او پیش از انقلاب اجرای موفقی در تالار رودکی داشته است.
او چند کتاب در زمینه تئوری و هارمونی از جمله
تئوری موسیقی و
مقدمهای بر مبانی آهنگسازی تالیف کرده و چندین کتاب دیگر ترجمه کرده است.
او تا آخرین سالهای عمر به تدریش کنترپوان و هارمونی میپرداخت.
مصطفی کمال پورتراب از اعضای هیئت مؤسس و نایبرئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران بود.
پیکر او صبح روز جمعه، ۴ تیرماه از مقابل تالار وحدت تشییع و سپس در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن خواهد شد.